بسیاری از پژوهشهای اجتماعی (۱)، دلیل بنیادی تن فروشی را فقر، بیکاری و نابرابری های اجتماعی می دانند. این تحقیقات علل بیش از نیمی از تن فروشی در میان زنان را رهایی از گرسنگی و تامین خانواده، و نیمی دیگر را بهبود وضعیت معیشتی وکاهش فقر می دانند. اما مثل همه پدیده های جامعه شناسی تن فروشی تک علتی نیست. یافته های پژوهشگران حاکی از سوء استفاده جنسی ۶۰ درصد از روسپی ها در سن کودکی از سوی خانواده، دوستان یا غریبه هاست و ده درصد آنها در سنین کودکی به ازدواج های ناخواسته وادارمی شوند و قبل از ۱۳ سالگی به پیوندهای زناشویی تن می دهند.
برخلاف تصور عمومی کارگران جنسی نه قبل از تن فروشی بلکه پس از آن به اعتیاد روی می آورند. در دوران کرونا این وضعیت نابسامان حالتی بحرانی بخود گرفته است. زنان نیازمند بین مرگ بخاطر فقر و مرگ بدلیل کرونا دومی را انتخاب می کنند. (۲) این زنان در واقع میان همان ۱۸ میلیون نفر در پنج دهک پایین درآمدی قرار دارند که پایگاه اطلاع رسانی ایرانیان وزارت رفاه از آن صحبت می کند، در بازار غیر رسمی کارمی کنند و تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد قرار نمی گیرند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این افراد تنها بخش کوچکی از خانوارهای آسیب پذیر هستند که به نان شب خویش و خانواده محتاجند، اما حکومت با چشم برهم گذاشتن آنها را نادیده می گیرد. روسپی گری امروز فردی نیست بلکه یک صنعت سازمان یافته است که افراد بسیاری در آن سود و درآمد دارند، از جمله واسطه ها، باج خورها، تجارفحشا و خاله ها که بخش بزرگی از درآمد را از آن خود می کنند، با این وجود از حرفه های درآمد زا برای زنان آسیب پذیر محسوب می گردد. از تن فروشی بعنوان استراتژی فعال در مقابل فقردر جامعه سرمایه داری نام برده می شود. رابطه مستقیم بین فقر و فحشاء نشان می دهد تا زمانی که فقر و نابرابری وجود دارد، امیدی به کاهش این پدیده نیست.
فعالیت کارگران جنسی در ایران
بخش بزرگی از زیست جنسی در شهر تهران توسط کسانی که آنها را خاله ها می نامند و کارشان اداره تن فروشان بصورت گروهی و شبکه ای است، اداره می شود. خاله ها که هر کدام در شهری درایران سکونت دارند، از آنجا روسپیان را به نقاط دیگر کشوریا شهر می فرستند. این دختران در سنین بسیار پایین بین ۱۳ تا ۱۴ سال قراردارند.
گروه های اداره کننده کانال های تلگرامی باعنوان «ازدواج موقت و صیغه» معتقدند که کار خیر می کنند. از زاویه دید آنها هم نیاز مردان پرشمار خواهان سکس را مرتفع می کنند و هم برای دختران و زنان مطلقه، بیوه، یتیم، فراری، بیکار و نیازمند شرایط کسب درآمد فراهم می کنند. خود کارگران جنسی در کامنت هایی که برای ادمین یا خاله ها می فرستند عنوان می کنند که منبع درآمدی ندارند و مجبور به تن فروشی هستند.
اما در بالای شهر تهران و شهرهای بزرگ تن فروشی با پوشش سالن های ماساژ عرصه می شود. در سالن های ماساژ اغلب خدمات جنسی ارائه می گردد به این صورت که روسپیان یا به منزل مشتریان می روند یا در خود سالن با مشتریان رابطه جنسی دارند. از سوی مدیران سالن های ماساژ و همچنین ماسورهای مرد و زن، تن فروشی امری عادی و بخشی از کار تلقی می شود.
سن تن فروشی در ایران
جمهوری اسلامی منکر پدیده تن فروشی در ایران است و آمار رسمی در مورد تعداد و سن کارگران جنسی وجود ندارد. دکتر قرایی رییس انجمن جامعه شناسی در سال ۱۳۹۰ اعلام کرد که سن روسپی گری در ایران کاهش یافته وبین ۱۸ تا ۱۲ سال است. بر اساس گزارش رویداد ۲۴ یک کارشناس آسیب های اجتماعی، آمار مراکز فحشا در سطح شهر تهران را هشت هزار باند اعلام کرد. در همایش بررسی آسیب های اجتماعی معینی کارشناس سن متوسط فحشا را زیر ۲۰ سال و کف سن روسپی گری را ۱۳ سال اعلام کرد و از افزایش آن در نوجوانان سخن گفت.
واکاوی واژه روسپی گری
روسپی در اصل مخفف روسپید و به طعنه و تمسخر به زنانی اطلاق می گشت که خودفروشی می کردند. در لغت نامه روان شناسی -روان پزشکی فرهنگ معاصر روسپی گری به معامله پایاپای بی بندو بار جنسی در ازای دریافت پول از جانب زن یا مرد گفته می شود. تن فروشی در میان بابلیان، هندیان، رومیان و اروپای قرون وسطی وجود داشت و گاهی علل مذهبی داشت. برای مثال در بابل واجب بوده هر زنی در طول عمرش یکبار در معبد زهره بنشیند و با یک مرد بیگانه ارتباط جنسی برقرار کند و کارمزد خود را به خدایان تقدیم کند. در ایران از زمان هخامنشیان تا به امروز این پدیده وجود داشته است. در دوره ساسانی به دلیل قوانین مردسالارانه فحشا افزایش یافت. مثلا شوهران می توانستند زنانشان را به بدون رضایت آنها به مردان بسپارند تا ازخدمت جنسی زنان استفاده کنند.
در سال ۱۲۹۸ شمسی پس از مرگ ناصرالدین شاه مشهورترین روسپی خانه ایران به نام قلعه شهرنو دایر شد. به گفته لیلا ارشد مددکار حدود ۲۵۰۰ نفر دراین قلعه در زمان پهلوی دوم کار می کردند. در آنجا کلانتری، سواد آموزی و اداره بهداشت، دفتر داشت و زنان کارت بهداشت داشتند که هر هفته مهر می خورد. هدف از آن شکستن چرخه آسیب بود. شهرنو و خانه های روسپیان پس از انقلاب ۵۷ از سوی حاکمین مذهبی سوزانده شد. اما روسپی گری بشکل حادتری در جامعه باقی ماند. آمار غیر رسمی نشان می دهد از زنان روسپی صیغه ای در شهرهای زیارتی در حال افزایش است.
کارگران جنسی در زمان کرونا
عدم فعالیت روزمره تن فروشان خود و خانواده شان در معرض فقر شدید و گرسنگی قرار می دهد. سعید مدنی نویسنده کتاب جامعه شناسی روسپی گری معتقد است زنان تن فروش برای بقای خویش ریسک کرده و سلامتشان را بخطر می اندارند. برای آنها شرایط کرونا تفاوت چندانی ندارد. این خطر می تواند ایدز، هپاتیت یا کرونا باشد. برای زن تن فروش کرونا خطرناکتر از هپاتیت و ایدز نیست. بنابراین نمی توان از آنها انتظار داشت بخاطر رعایت اصول بهداشتی و پیشگیری از کرونا در خانه نماند. برای اغلب آنها تن فروشی تنها راه بقاست. آنها قبل از کرونا هم در میان گروه های پرخطر قرار داشتند.
امنیتی کردن پدیده روسپی گری و سرزنش قربانی
در حال حاضر تن فروشی و روسپی در قانون ایران تعریف نشده است و قضات دادگاه ها بنا به برداشت و سلیقه شخصی به وضعیت رسیدگی می کنند وتناسب درستی میان مجازت فرد روسپی ومشتری وجود ندارد. افزون بر آن سیاست های نارآمد و غیر کارشناسی مسئولین بجای واکاوی و از بین بردن علل تن فروشی که از روی ناچاری و تامین نیازهای اولیه به تن فروشی روی می آورند، خود زنان را مورد هدف قرار داده اند.
قربانیان را سرزنش می کنند و آنها را علت بحران وضعیت اجتماعی نامطلوب معرفی می کنند. آنها این دختران و زنان را مجازات می کنند و سیاست های جرم انگارانه را افزایش می دهد. موضوع تن فروشی در ایران در حوزه مسائل امنیتی قراردارد. از جمله سال ۸۲ قاچاق دختران و پسران جوان به کشور امارات برای استفاده جنسی، که مدیر کل وقت آسیب های اجتماعی بهزیستی پرونده را امنیتی خواند. آنچه که حکومت را غیر مستقیم به پذیرش وجود کارگران جنسی مجبور کرد مطالعات محدودی بود که برای تدوین برنامه کنترل وکاهش ایدز صورت گرفت. کمیته کشوری ایدز در دهه ۸۰ اعتراف کرد که الگوی ابتلا به بیماری ایدز در حال تغییر است و نقش روابط جنسی رو به افزایش است. این تغییر الگو از تاثیر روابط جنسی خارج از خانواده و ازدواج حکایت می کرد.
سیاست های غلط افزایش جمعیتی، افزایش بارداری های ناخواسته و ادامه سقط جنین غیرقانونی نه تنها تعداد روسپیان را کاهش نمی دهد بلکه خطرات این حرفه را بشدت افزایش می دهد. در این دوران کرونایی وضعیت کارگران جنسی کاملا بحرانی است و تامین حمایت های معیشتی دولتی برای آنان لازم است.
۱- از جمله کتاب جامعه شناسی روسپی گری نوشته سعید مدنی قهفرخی
۲- سایت دیدار نیوز گفتگو با سعید مدنی - اردیبهشت ۱۳۹۹